فرمها / معناها |
اين وبلاگ روزنوشتهای من درباره مسايليست كه برايم اهميت دارند
|
Saturday, April 05, 2003
٭
راه حل چيست؟ گمان میكنم نيروی لازم برای آغاز ترميم و تازه شدن روح فرهنگی كشور از سوی جوانان میتواند تأمين شود. قصد ندارم تا با استدلالی سطحی، افراد پا به سن گذاشته را از ميدان بيرون كنم، بلكه معتقدم اگر سيستمی بخواهد افراد مسنتر و به قول خودشان باتجربه را وارد معركه كند، انرژی اصلی خود را از سوی كسانی دريافت خواهد كرد كه هنوز روزگار تعداد موهای سفيد آنها را به بيش از نصف نرسانده است. ارتباطاتی را كه اينترنت امكانشان را فراهم كرده، و تقريباً كم هزيته بودن راهاندازی يك سايت، امكانی مناسب را برای شنيده شدن صدای ساز انديشه ايرانيان در سراسر كشور و جهان موجب شده است و چه راهی بهتر از اين كه با شنيدن صدای هم و كمك متقابل، فرهنگ ايران را بسازيم. نوشته شده در ساعت 4/05/2003 11:57:00 PM توسط كاميار
٭
........................................................................................عرصه فرهنگ حوزه گستردهايست و از بخشهای گوناگونی تشكيل شده است كه بستگی عجيبی با هم دارند. رشد صحيح فرهنگی يك جامعه بسته به رشد فرهنگ در همه حيطههاست. در انواع هنرها، ارتباطات متقابل مشهود است و در بسياری از موارد آشكارا میتوان ديد كه چگونه هر رشته هنری باعث غنای ديگری میشود يا كسب نيرو از حيطه ديگر مي كند. در وخيم بودن اوضاع فرهنگی ايران ترديدی نيست و اين در حاليست كه ما تك ستارههای پراكنده و تعداد بسيار زيادی جوان فعال و بااستعداد در حيطههای فرهنگی داريم. به نظر من مشكل ما آنستكه افراد اهل هنر و فرهنگ اين مملكت ارتباط مناسب و گستردهای با هم ندارند. منظورم از ارتباط، پاتوقها و يا محافل ادبی و هنری نيست، منظورم ارتباطی وسيع و پيوسته و البته سيستماتيك است كه باعث گسترش آموزش در سطوح مختلف و باز شدن فضای نقد به شكلی صحيح میشود. نوشته شده در ساعت 4/05/2003 03:09:00 PM توسط كاميار Wednesday, April 02, 2003
٭ مراحل گذار، دورههای سخت و پيچيدهای هستند. امروزه تقريباً مطمئن شدهايم كه معماری آن چيزی نيست كه اجداد ما میانديشيدند. كلمه بيش از حد به كار برده شده "عصر اطلاعات" واژهای نيست كه بتوان ساده از كنار آن گذر كرد. به علت ماهيت غيرمادی اطلاعات ممكن است گاهی تأثيرات بسيار عميق آنرا در همه جنبههای زندگی نبينيم. سرعت بالای انتشار اطلاعات عاملی است كه نحوه تأثيرگذاری اطلاعات را بسيار متفاوت میگرداند. سادگی ارتباط برقراركردن با نقاط مختلف جهان و آسان بودن كسب اطلاعات درباره بسياری از موضوعات به تدريج نحوه زندگی ما را تغيير میدهند. چگونه میتوان اين تغييرات زندگی را درك كرد و تأثيرات رسانههای جهانگستر را بر خود و اجتماع به گونهای عميق درك نمود؟ گمان میكنم راهش اين باشد كه هر روز و هر ساعت به پديدهها و اتفاقات اطرافمان دقيق بنگريم و تا جايی كه ذهنمان توان دارد، تا جايی كه مغزمان از نفس بيفتد، درباره رسانهها و تأثيرات آنها بر زندگی فردی، روابط اجتماعی، علايق و سلايق عمومی و نحوه شكلگيری و وقوع اتفاقات فكر كنيم. اين فكر كردن است كه زندگی ما را انسانیتر میكند.
........................................................................................![]() از يك جنبه، معماری نوعی زبان است. اين موضوعی است كه در دوران مدرنيسم طرفداران زيادی داشت. برونو زوی از كسانی بود كه اين نظر را در دهههای شصت و هفتاد ميلادی تبليغ میكرد و در كتاب زبان معماری مدرن به تشريح زبان مدرنيسم پرداخت. يكی از ادعاهای معماری مدرن - و نه همه آن - عملكرد مطلوب و كنار هم نشستن و ارتباطات مناسب فضايی يك مجموعه بود. حال ما میبينيم بسياری از ارتباطات ما توسط فنآوريهای كامپيوتر-بنياد متحول شدهاند و گاهی لزوم كنار هم نشستن بعضی فضاها بیمعنی میشود. در اينجا موضوعاتی مانند ايده معمارانه - آنچه كه پيتر آيزنمن روی آن بسيار تأكيد میكند - و معماری انديشه-بنياد به ذهن میرسد و اين نكته مهم كه معماری در زندگی فردی و اجتماعی ما چه نقشی بازی میكند. در كنفرانس معماری برلين در سال 2002 پيتر آيزنمن اشاره میكند كه كار معماری بازنمود تاريخ و يا خلق گذشته نيست، بلكه معماری گذشته را به زمان حال میكشد تا آينده را خلق كند. ما به مانند گذشتگان آنقدر توانايی داريم كه معانی محيط مصنوع خود و زبانی را كه برای معماری خلق میكنيم با كسانی كه بعد از ما میآيند تقسيم كنيم. نوشته شده در ساعت 4/02/2003 01:53:00 PM توسط كاميار Tuesday, April 01, 2003
٭
........................................................................................دوشنبه 11 فروردين ماه 1382 معماری هوشمندانه 18. پيچيدگی الكتريسيته روح دوران مدرن است و اطلاعات جان آن.اريك ديويس ، 1998 Erik Davis, Techgnosis: Myth, Magic + Mysticism in the Age of Information, Harmony Books, New York, 1998 گرهها، اسلوبها، كدها يكصدوشصت و پنج سال بين اختراع تلگراف(1837) - اولين كاربرد واقعی الكتريسيته برای انتقال زبان - و گسترش اينترنت(1992) - كه زبان را واقعاً در روشی قابل قياس پردازش میكند، هرچند ممكن است روشش با نحوه پردازش زبان در مغز تفاوت داشته باشد - طول كشيد. آغاز اين پديدهها با ساخت كلمهپردازها شروع شد اما واقعاً با ظهور ابرمتنها بود كه ارتباطی ادراكی بين الكتريسيته، مردم و زبان آغاز گشت. زبان با سرعت نور تكثير میشود تاريخ رسيدن به فضای سايبر به اين نقطه، از يك اتحاد افسانهای شروع شد، از وصلت زبان و الكتريسيته، از تركيب حداكثر پيچيدگی با بالاترين سرعت، سرعت نور. همانطور كه اختراع چاپ نقطه تلاقی زبان و مكانيزاسيون محسوب میشود، تلگراف نيز نقطه تلاقی زبان و الكتريسيته است. قبل از آنكه زبان تحت تأثير نيروی برق قرار گيرد، وظيفه كتابها سرعت بخشيدن به انتشار اطلاعات بود، اما نقش جديد آنها به مثابه نقد فهم بشر شايد حالا كم كردن سرعت اطلاعات باشد. اكنون كتابها تنها جاهايی هستند كه اطلاعات تغيير نمیكند. هستی فضای سايبر نيازمند حمايت يك معماری بسيار پيچيده است كه حداقل در سه سطح با اضطرارها درگير میشود: 1- معماری سختافزاری گرهها و اتصالهايشان، يعنی شبكه الكترونيك سياره ما، تلگراف، تلفن، ترمينالهای كامپيوتری و همه اسباب و لوازم برقراری ارتباط و پردازش كه نيازمند نيرو، تغيير شكل، انتقال دادن و دريافت اطلاعات هستند؛ 2- معماری رسانهای اسلوبها، كه تلگراف، تلفن، راديو، تلويزيون و همه رسانههای قديمی هستند كه اكنون در اينترنت همگرا شده اند و تمام چيزهايی كه به واسطه نوع پيكربندیای كه برای ارتباط مردم و انتقال اطلاعات فراهم میكنند با يكديگر متفاوتند؛ 3- معماری نرمافزاری كدها، پروتوكلها و استانداردهای گوناگون كه اجازه توزيع قالببندی شده و هدفمند اطلاعات را میدهند. قبلی نوشته شده در ساعت 4/01/2003 04:27:00 PM توسط كاميار Sunday, March 30, 2003
٭ در يكی از سكانسهای پايانی فيلم اينك آخرالزمان، مارلون براندو(كلنل والتر كرتز) به مارتين شين(كاپيتان ويلارد) - كه مأموريت دارد مارلون براندو را به قتل برساند - میگويد: "قضاوت است كه ما را مغلوب میكند" و خطاب به ويلارد در اندرزهايش میگويد كه ممكن است او حق داشته باشد بكشدش ولی حق ندارد درباره او قضاوت كند. او تلاش برای شناساندن شخصی به وسيله توصيفهای مختلف - و گاه پراكنده - را بسيار صحيحتر از قضاوت درباره آن شخص میداند.
........................................................................................![]() نوشته شده در ساعت 3/30/2003 09:33:00 PM توسط كاميار
|