فرمها / معناها




Saturday, July 19, 2003

٭ به طور ناگهانی چندين كار - خوشبختانه از نوع معمارانه‌اش - روی سرم ريخت. فكر كنم تمرين خوبی باشد كه بتوانم ياد بگيرم چند جريان متفاوت را با هم و به صورت موازی مديريت كنم.



........................................................................................

Thursday, July 17, 2003

........................................................................................

Monday, July 14, 2003

٭ دوشنبه 23 تير 1382

معماری هوشمندانه

32. بساوايی
ماوس توانا: دستی در مغز
عصر ديجيتال بر رقم(digit)، از ريشه لاتين digitus به معنای انگشت، تمركز كرده است. اين ممكن است تصادفی باشد اما مسلماً معنای عميق‌تری در آن نهفته است، ما كه ذهن و دست خود را به صفحات نمايشگر تابانده‌ايم، در حال انتقال از تسلطی بصری به نوعی از بساوايی آن هستيم.
بعد از صفحه نمايشگر، دومين فن‌آوری كليدی برای رابطهای فضای سايبر، ماوس(mouse) است. تا زمانی كه كيبورد بيشتر مورد استفاده قرار می‌گرفت ممكن بود وسوسه شويم كيبورد را مقدم بر ماوس قرار دهيم. به هر حال همانطور كه داگ انگلبارت می‌گويد، برای آنكه ارتباط دوسويه واقعاً مؤثر باشد، ابزار كار بايد به استفاده كننده واقعاً اين امكان را بدهد كه در دنيای اطلاعات نفوذ كند و نه فقط اينكه فرمانهايش را بفرستد.

رابطهای گرافيكی كاربر
هنگامی كه GUIها(graphical user interface) و آيكونها، همزمان با ماوس، معرفی و مرسوم شدند، صفحه نمايشگر تبديل به دنيايی برای آزادانه كشف شدن با چيزهايی شد كه به كليك شدن واكنش نشان داده و فرمانبرداری می‌كردند. ماوس با حركاتی آزاد، جابجايی مقيد كليدهای پيكاندار(arrow keys) را آزاد كرد، و اشاره‌گر ماوس همچون بسط مستقيم چشم يا ذهن احساس می‌شد. ارتباط ماوس و اشاره‌گر بر صفحه نمايشگر مانند دستی در فكری بيرونی است كه در حال جوييدن، چنگ زدن، نشاندن، جايگزين گردن، زدودن، و اجازه دادن يك كنترل پيوسته است كه تحت تعقيب دائمی و بسيار نزديك چشم و ذهن كاربر می‌باشد. مانند لمس كردن تصورات است.
آيكونها و دكمه‌ها بازيگران هستند، مانند افكار هستند، آنها فرامين را فوراً انجام می‌دهند. اشاره‌گر، ماوس، دست و فكر با هم كار می‌كنند تا تغييری را در صفحه نمايش - چيزی بيرونی شده از توجهات من - بگذارد. چرخه سايبرنتيكی بين صفحه نمايشگر و ذهن، دست را به بازی می‌كشاند، گو اينكه دست در ذهن جای دارد. اشاره‌گر خود يك بازنمود بصری از يك وسيله متمركز است كه كه من در ذهنم بايد داشته باشم هرچند تنها اثراتش را می‌بينم و نه مسبباتش را. به نظر می‌رسد فن‌آوری رايانه‌ای قصد دارد پروسه‌هايی بصری ايجاد كند كه بدون ارتباط پيدا در ذهن شخص اثر بپذيرند. اين عملكرد ادراكی جديد، يك پيوند يكپارچه بين ذهن من، بدنم، رايانه و اگر آنلاين باشم شبكه، برقرار می‌كند.

قبلی




........................................................................................

Home