اين وبلاگ روزنوشتهای من درباره مسايليست كه برايم اهميت دارند
آرشيو
Architectural Links:
a-matter
Degre Zero
City of Bits
Domus
IJDC
WorldArchitecture
ArchitecturalRecord
HarvardDesignMagazine
ArchitectureAustralia
NewItalianBlood
Ammar Eloueini
Marcos Novak
Archined
Arcspace
off-design
AA School
coophimmelblau
OMA
Libeskind
FOA
ONL
Useful Links:
First View(Fashion)
TIME Magazine
Tehran
The Cyberspace and Critical Theory
IMDb(Film)
BBC Top40(Music)
NPPA Members' Gallery(photography)
ctheory
Find Articles
اخبا روز
عليرضا نوری زاده
مسعود بهنود
كافر
آموزش آلمانی
![[Powered by Blogger]](http://buttons.blogger.com/bloggerbutton1.gif){kind=small}
٭ 
توضيحش باشد با شما !
البته اين اتفاقيست كه در ساير نقاط جهان نيز رخ می‌دهد:
نوشته شده در ساعت 11/06/2003 07:50:00 PM توسط كاميار
........................................................................................
توضيحش باشد با شما !
البته اين اتفاقيست كه در ساير نقاط جهان نيز رخ می‌دهد:
نوشته شده در ساعت 11/06/2003 07:50:00 PM توسط كاميار
Tuesday, November 04, 2003
٭ دوشنبه 12 آبان 1382
معماری هوشمندانه
36. قابليت هدايت
ادراك سايبر(cyberception) به معنای دريافت حسی از يك كل، داشتن يك ديد پرنده از رويدادها، ديد يك فضانورد از زمين، و نگاه يك سايبرگَرد(cybernaut) از سيستمهاست (روی اسكات)
ايده هدايت، استعاره فضای سايبر، "فضای راهبر"(كلمه يونانی "kuber" به معنای سكان است اما معنای گسترش يافته آن به خلبانی نيز اشاره دارد)، را به راهكارهای مديريت آن بسط می‌دهد. اما فضای سايبر هنوز يك محيط سيال است جاييكه يك نقطه شروع وجود دارد و بيشمار سرنوشت كه لزوماً همه آنها به يك اندازه مطلوب نيستند. جدای از ابزارهايی كه به همراه گشت‌زن(browser) ديده می‌شوند شامل پنجره‌ها، قابها، بالا/پايين برنده صفحات، نشانه گذاری، به عقب بازگشتن، فهرست‌های انتخاب و نوارهای ابزار، كه بيشتر پی‌آمدهای راندن هستند تا هدايت كردن واقعی. دو دسته اصلی از ابزار هدايت‌كننده وجود دارد: موتورهای جستجو و نقشه‌های سايبر.
جغرافيای سايبر
جغرافيا شايد يكی از حسی‌ترين و قابل كشف‌ترين دسترسيهای ما به فضا در مقياس بزرگ باشد. از اولين سالهای مدرسه يادگرفته‌ايم فضا را با نگاه كردن به نقشه‌ها و كپی كردن آنها درست كنيم. بنابراين استعاره جغرافيايی چيزيست كه فضای سايبر را خوانا می‌كند، حتی اگر يك تمايل يا پيشقدر فضايی(bias of spatiality) را نيز تأكيد كند كه، مسلماً، وجود ندارد تا پشتيبان بازنمودها باشد. سهل است فراموش كنيم كه در جغرافيای سايبر تنها فضايی كه اهميت دارد اتاقيست كه بر صفحه مانيتور يا در هاردديسك ما باقی مانده است. تا زمانی كه ما اين موضوع را در ذهن داشته باشيم، می‌توانيم با اطمينان به سايت cybergeography سر بزنيم، آدرس اينترنتی برای كلكسيون باشكوه مارتين دوج از وانمودهای اين جهانی و فضای سايبر. اين سايت تنوع بهت‌آوری از نقشه‌ها با مقاصد گوناگون را برای كمك به مردم برای گشت زدن در آنها يا استفاده در حالت عدم اتصال به اينترنت، آشكار می‌سازد. اولين نقشه‌ها بر روی وب برای دسترسی به محلهايی در فضای واقعی طراحی شده بودند. سايت Virtual Tourist كه در ليست دوج معرفی نشده است، يكی از اولين سايتهايی است كه به مردم گشتزنی مجازی را معرفی می‌كند و در بسياری حسی از علاقه نسبت به اين نقشه‌های ساده اما مؤثر از جهان ايجاد می‌شود كه در آن شهرها و كشورهای قابل كليك برای بازيافتن متناظر محلها، نمايش داده می‌شوند.
قبلی
نوشته شده در ساعت 11/04/2003 12:19:00 AM توسط كاميار
........................................................................................معماری هوشمندانه
36. قابليت هدايت
ادراك سايبر(cyberception) به معنای دريافت حسی از يك كل، داشتن يك ديد پرنده از رويدادها، ديد يك فضانورد از زمين، و نگاه يك سايبرگَرد(cybernaut) از سيستمهاست (روی اسكات)
ايده هدايت، استعاره فضای سايبر، "فضای راهبر"(كلمه يونانی "kuber" به معنای سكان است اما معنای گسترش يافته آن به خلبانی نيز اشاره دارد)، را به راهكارهای مديريت آن بسط می‌دهد. اما فضای سايبر هنوز يك محيط سيال است جاييكه يك نقطه شروع وجود دارد و بيشمار سرنوشت كه لزوماً همه آنها به يك اندازه مطلوب نيستند. جدای از ابزارهايی كه به همراه گشت‌زن(browser) ديده می‌شوند شامل پنجره‌ها، قابها، بالا/پايين برنده صفحات، نشانه گذاری، به عقب بازگشتن، فهرست‌های انتخاب و نوارهای ابزار، كه بيشتر پی‌آمدهای راندن هستند تا هدايت كردن واقعی. دو دسته اصلی از ابزار هدايت‌كننده وجود دارد: موتورهای جستجو و نقشه‌های سايبر.
جغرافيای سايبر
جغرافيا شايد يكی از حسی‌ترين و قابل كشف‌ترين دسترسيهای ما به فضا در مقياس بزرگ باشد. از اولين سالهای مدرسه يادگرفته‌ايم فضا را با نگاه كردن به نقشه‌ها و كپی كردن آنها درست كنيم. بنابراين استعاره جغرافيايی چيزيست كه فضای سايبر را خوانا می‌كند، حتی اگر يك تمايل يا پيشقدر فضايی(bias of spatiality) را نيز تأكيد كند كه، مسلماً، وجود ندارد تا پشتيبان بازنمودها باشد. سهل است فراموش كنيم كه در جغرافيای سايبر تنها فضايی كه اهميت دارد اتاقيست كه بر صفحه مانيتور يا در هاردديسك ما باقی مانده است. تا زمانی كه ما اين موضوع را در ذهن داشته باشيم، می‌توانيم با اطمينان به سايت cybergeography سر بزنيم، آدرس اينترنتی برای كلكسيون باشكوه مارتين دوج از وانمودهای اين جهانی و فضای سايبر. اين سايت تنوع بهت‌آوری از نقشه‌ها با مقاصد گوناگون را برای كمك به مردم برای گشت زدن در آنها يا استفاده در حالت عدم اتصال به اينترنت، آشكار می‌سازد. اولين نقشه‌ها بر روی وب برای دسترسی به محلهايی در فضای واقعی طراحی شده بودند. سايت Virtual Tourist كه در ليست دوج معرفی نشده است، يكی از اولين سايتهايی است كه به مردم گشتزنی مجازی را معرفی می‌كند و در بسياری حسی از علاقه نسبت به اين نقشه‌های ساده اما مؤثر از جهان ايجاد می‌شود كه در آن شهرها و كشورهای قابل كليك برای بازيافتن متناظر محلها، نمايش داده می‌شوند.
قبلی
نوشته شده در ساعت 11/04/2003 12:19:00 AM توسط كاميار
Sunday, November 02, 2003
٭ دانشگاههای ما وضعيت مطلوبی ندارند؛ روشن است. فضای حرفه‌ای بيرون از دانشگاه نيز، محيطی صرفاً اجراييست كه خلاقيتها را می‌كشد و به تدريج حس آوانگارد بودن را در انسان ضعيف می‌كند. سرزدن به دانشگاه، حس ضعيف شده پيشرو بودن را تقويت می‌كند. هر وقت كه به دانشكده پر از اشكال و ايرادمان سر می‌زنم، خاطرات گذشته و افكار و آرزوهای بی‌پايان معمارانه اواسط دوره دانشجويی‌ام را به خاطر می‌آورم و انگيزه‌های كم‌رنگ شده را به افكار و تصميمات پيش رويم پيوند می‌زنم.
گاهی، به دانشكده سر می‌بايد زد.
نوشته شده در ساعت 11/02/2003 12:44:00 AM توسط كاميار
گاهی، به دانشكده سر می‌بايد زد.
نوشته شده در ساعت 11/02/2003 12:44:00 AM توسط كاميار
٭ رسانه‌ای به نام تلويزيون به واسطه جهانی شدن شبكه‌های ماهواره‌ای، علی‌الخصوص شبكه‌های پرمضمونی همچون EuroNews و BBCworld، بسيار قابل تعمق‌تر شده است. آن حس تجربه مشتركی كه در سطح ملی تلويزيون موجبش می‌شد، حال در مقياس بين‌المللی مطرح می‌شود و به معنای واقعی كلمه، تلويزيون تبديل به پنجره‌ای رو به جهان شده است. اين پنجره الكترونيك را در اكثر اوقات گشوده بايد گذاشت.
نوشته شده در ساعت 11/02/2003 12:43:00 AM توسط كاميار
نوشته شده در ساعت 11/02/2003 12:43:00 AM توسط كاميار
٭ اندر احوالات ماه رمضان
تفاوت زيادی بين ماه رمضان در ايران است با ساير كشورهای اسلامی. در اين ماه در اكثر كشورهای عربی جشن است و در ايران گويی مادر ملت مرده است. داستان روزه در ايران، مثل ساير جنبه‌های مذهب، رنگ و بوئی سياسی به خود گرفته است. در اين ماه اگر روزه نباشی ـ به هر دليلی ـ بايد از گرسنگی و بی‌نيكوتينی بميری. يادم هست زمانی كه در يزد بودم، شهری شديداً مذهبی، در ماه رمضان ظهرها می‌شد به غير از هتلها، حتی در مركز شهر جايی مثل اغذيه‌فروشی برای صرف ناهار پيدا كرد. در زير بازار ميرچخماق يك جگركی بود ـ پاتوق ما ـ كه در ماه رمضان پرده‌ای جلوی مغازه‌اش می‌كشيد و مشغول به كار می‌شد و جالب اينكه چنين اتفاقاتی به هيچ وجه اعتراض هيچ يك از يزديان شديداً مذهبی را برنمی‌انگيخت. آنها برايشان واضح بود كه ممكن است شخصی در آن شهر مسافر باشد و يا به دلايلی نتواند روزه بگيرد و وجود چنين مكانهايی را به صورت پوشيده، طبيعی می‌دانستند.
جدای از مشكل‌دار بودن يا نبودن دين و اعمال وابسته به آن، اين روزها در ظاهر به اسمش و در حقيقت خلاف نياتش، رفتارهايی صورت می‌پذيرد كه با نيات نمی‌دانم درست يا غلط اسلام شديداً در تضاد است. می‌گويند روزه برای تقويت اراده و كنترل نفس نيز كاربرد دارد، اما كيست كه خرخوريهای مسلمانان وطن را هنگام سحر و افطار ببيند و همچنان معتقد به نتيجه‌بخش بودن اين حكم شرعی بماند. يادم هست در اوايل فراغت از دبيرستان با دختری دوست بودم كه سكس محور اصلی ارتباطات ما را تشكيل می‌داد. به دليل عدم مطابقت برنامه‌های ما و سختی ايجاد شرايط لازم برای رابطه، قرارهای ما در روزهای خاصی از ماه شكل می‌گرفت كه از قبل از آن مطلع بوديم و هر دو مشغول صابون زدن دل برای رسيدن آن روز. به دليل اطمينان از فعاليت جنسی در آن روز، سعی می‌كردم تا رسيدن آن روز از داشتن هرگونه فعاليت جنسی جانبی خودداری كنم و علاوه بر آن با وسايل كمك آموزشی به تحريك بيشتر خودم بپردازم تا در روز موعود همچون يك وحشی عقده خالی كنم و اوج لذت خود را بالاتر برم. حالا داستانِ اين شكم‌پرستان مسلمان، شده است مانند ماجرای شهوترانی اوايل جوانی من.
البته بازار داغ ريا را نيز بايد به ساير مشكلات دين افزود. وای بر جامعه‌ای كه در آن مسئله شخصی دين، به حوزه‌های جمعی و تصميم‌گيريهای عمومی رخنه كند.
نوشته شده در ساعت 11/02/2003 12:34:00 AM توسط كاميار
........................................................................................تفاوت زيادی بين ماه رمضان در ايران است با ساير كشورهای اسلامی. در اين ماه در اكثر كشورهای عربی جشن است و در ايران گويی مادر ملت مرده است. داستان روزه در ايران، مثل ساير جنبه‌های مذهب، رنگ و بوئی سياسی به خود گرفته است. در اين ماه اگر روزه نباشی ـ به هر دليلی ـ بايد از گرسنگی و بی‌نيكوتينی بميری. يادم هست زمانی كه در يزد بودم، شهری شديداً مذهبی، در ماه رمضان ظهرها می‌شد به غير از هتلها، حتی در مركز شهر جايی مثل اغذيه‌فروشی برای صرف ناهار پيدا كرد. در زير بازار ميرچخماق يك جگركی بود ـ پاتوق ما ـ كه در ماه رمضان پرده‌ای جلوی مغازه‌اش می‌كشيد و مشغول به كار می‌شد و جالب اينكه چنين اتفاقاتی به هيچ وجه اعتراض هيچ يك از يزديان شديداً مذهبی را برنمی‌انگيخت. آنها برايشان واضح بود كه ممكن است شخصی در آن شهر مسافر باشد و يا به دلايلی نتواند روزه بگيرد و وجود چنين مكانهايی را به صورت پوشيده، طبيعی می‌دانستند.
جدای از مشكل‌دار بودن يا نبودن دين و اعمال وابسته به آن، اين روزها در ظاهر به اسمش و در حقيقت خلاف نياتش، رفتارهايی صورت می‌پذيرد كه با نيات نمی‌دانم درست يا غلط اسلام شديداً در تضاد است. می‌گويند روزه برای تقويت اراده و كنترل نفس نيز كاربرد دارد، اما كيست كه خرخوريهای مسلمانان وطن را هنگام سحر و افطار ببيند و همچنان معتقد به نتيجه‌بخش بودن اين حكم شرعی بماند. يادم هست در اوايل فراغت از دبيرستان با دختری دوست بودم كه سكس محور اصلی ارتباطات ما را تشكيل می‌داد. به دليل عدم مطابقت برنامه‌های ما و سختی ايجاد شرايط لازم برای رابطه، قرارهای ما در روزهای خاصی از ماه شكل می‌گرفت كه از قبل از آن مطلع بوديم و هر دو مشغول صابون زدن دل برای رسيدن آن روز. به دليل اطمينان از فعاليت جنسی در آن روز، سعی می‌كردم تا رسيدن آن روز از داشتن هرگونه فعاليت جنسی جانبی خودداری كنم و علاوه بر آن با وسايل كمك آموزشی به تحريك بيشتر خودم بپردازم تا در روز موعود همچون يك وحشی عقده خالی كنم و اوج لذت خود را بالاتر برم. حالا داستانِ اين شكم‌پرستان مسلمان، شده است مانند ماجرای شهوترانی اوايل جوانی من.
البته بازار داغ ريا را نيز بايد به ساير مشكلات دين افزود. وای بر جامعه‌ای كه در آن مسئله شخصی دين، به حوزه‌های جمعی و تصميم‌گيريهای عمومی رخنه كند.
نوشته شده در ساعت 11/02/2003 12:34:00 AM توسط كاميار